جهان وآدمیان...،
همه چیزدرجهان برای بودن آدمی است ودرداین است که بودن،خود،برای چیست؟؟؟
چه خنده آورندآنهاکه بودن خویش رادرجهان ابزارچیزی کرده اندکه خودابزاربودن آنهااست!
وچه بسیارندآدمیانی که دراین گردونه ابلهانه دورمیزنند.داستان اینان داستان خرخراس است که ازبامدادتاشامگاه درحرکت است ودرپایان،درست به همان نقطه میرسدکه آغازکرده بود!
آن بهشت کجابود؟؟؟آن میوه ممنوعه چه بود؟؟؟
چگونه ازبهشت به کویرافتادیم؟؟؟
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم اسفند ۱۳۹۰ ساعت 13:48 توسط Roya.sami
|