آنچنان که هرکس علی(رض)راخوب میشناسدمیداندکه علی شیعه نیست یک شیعه به ابوبکر(رض)بیعت نمیکند.درحکومت عمر(رض)ساکت نمی نشیندوحتی درجنگ برایش مصلحت اندیشی نخواهدکرد.ازعثمان(رض)خلیفه دربرابرانقلابیون مسلمانی که مردی چون عمار(رض)رهبرآن است باتمام قدرتش دفاع نمیکندودوفرزندش حسن وحسین(رض)رابردرخانه عثمان(رض)به نگهبانی وحفظ جان عثمان (رض)وحتی شمشیرکشیدن برروی مهاجمین نمی گمارد.فرزندابوبکر(رض)راپست حساسی چون حکومت مصرنمیدهدوحتی ازشدت احساس ومحبت اورافرزندخودنمیخواند...ازدواج نمیکند...دخترنمیدهد،درشورای عمر(رض)شرکت نمی جویدوبااینکه خودکاتب وحی است وقرآن راازآغازبلوغ خویش کلمه به کلمه ازشخص پیغمبر(ص)گرفته وفهمیده وبااینکه پس ازعثمان (رض)خودبه خلافت رسیده وخودقرآن راتنظیم کرده قرآن عثمان (رض)راتاییدنمیکندواینهاهمه دلایل روشنی است براینکه علی(رض) شیعه نیست چه اگرشیعه میبودعلی(رض) نبود،چه می گوییم؟؟؟اسلام نبود.برسرنمازآبوبکر(رض)آنقدردرمدینه کشمکش برپامیساخت وآنقدرمسلمانان رابه جان هم می انداخت تاابوسفیان (رض)به قول خودش ((مدینه راازسواره وپیاده پرکند))وبرسرخلافت عمروعثمان (رض)اختلافی راه می افتادکه ایران زخم خورده ومصروروم شکست خورده ومسیحیت ویهودیت وزردشتیت سرکوفته شهرکوچک وضعیفی رابه نام مدینه ومعبدبی دفاع وگمنامی رابه نام کعبه ونام نوظهوری رابه نام اسلام ازنقشه جغرافیای عالم وخاطره تاریخ بنی آدم برای همیشه محوکنند.